پنج ماهگی دخملی
سلام نفس مامان این ماه خیلی تغییر کردی خوابت خیلی کم شده و خیلی شیطون شدی از دو طرف غلت میزنیو اگه چیزی رو بخوای بالاخره با تقلای زیاد بدستش میاری.١٠ دقیقه که تنهات میزارم میام میبینم ٣٦٠ درجه چرخیدیو یه متر اونورتر رفتی .شصت خوردنت همچنان ادامه داره اما بیشتر موقع خواب میخوری.خیلی دوست داشتنی شدی خاله و ستایشو مامانی منو مامانی بابا سمیه و باباجی یه روز که نمیبیننت میگن دلمون تنگ شده بیار ببینیمش.بابایی که از سر کار میاد کلی براش جیغ میزنیو ذوق میکنیو دست و پاتو با شدت تکون میدی تا بغلت کنه شما هم از ذوق همه صورتشو میکنی.٥ ماه از با تو بودن میگذره و انقد زندگیو برا منو بابایی شیرین کردی که منو بابایی هر روز خدا رو شکر میکنیم دخترم این ٥ ماه بهترین روزای عمرم بوده و امیدوارم ماه ها و سال های عمرتو با سلامتیو خوبی وخوشی و خوشبختی سپری کنی گلم ٥ هاهگیت مبارک.خیلی خیلی دوست دارم...