آترینا عشق زندگی ماآترینا عشق زندگی ما، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره

لحظه های شیرین با تو

7ماهه شدن گلم

1392/8/18 17:47
نویسنده : مامان
246 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز مامان اول از همه ٧ ماهگیت مبارک.دوم اینکه ٩ آبان ششمین سالگرد ازدواج منو بابایی و اولین سالگردی بود که شما هم در کنار بودی و یه جشن سه نفره گرفتیمو کیک خوردیم حالا میخوام از پیشرفتایی که کردی بگم از ٦ ماهگی تلاش میکردی که سینه خیز بری ولی بلد نبودیو فقط پاتو فشار میدادی و از دستت استفاده نمیکردی ولی بعد از چند روز یاد گرفتی وانقد زود پیشرفت کردی که باورم نمیشه تا میزارمت زمیت سریع دمر میشیو با سرعت به سمت هدفت حمله ور میشی که باید ٢٤ ساعت مراقبت باشم چون برای بدست آوردن چیزی که میخوای از جون مایه میزاریو چند باری سرتو محکم به اینور اونور کوبیدی که واقعا واسه من ناراحت کنندس به همین خاطر همه ی وقتمو با شمام. راستی چهاردستو پاهم میشی ولی هنوز نمیتونی بری همه میگن تا چند روزه دیگه میتونی بری. ودیگه اینکه با روروئک یه ماهی میشه که حرکت میکنی و در ضمن بدون کمک هم میشینی سرسری هم میکنی از غذا خوردنت نگم که اگه به خودت باشه هیچی نمیخوری ولی مامان مجبوره برای سلامتی شما به زور متوسل شه که واقعا سخته بعضی موقعها غذا دادن شما یک ساعت طول میکشه چند روزیه که به غذات نان وگندم  وماست هم اضافه شده.دخترم این ماه١٦ آبان رفتیم بهداشت وزن شما٩/٦٠٠ شده بود و ١٧ آبان روز ٧ماهه شدن شما با بزرگداشت علی اصغر مصادف شده بود و مامان بابایی لباس سبز برات خریده بودو روز جمعه رفتیم مصلا که خیلی جالب وزیبا بود از بچه ٥ روزه تا چند ساله همه سبز پوشیده بودن مامانی اصل اینه که بدونی امام حسین برای احیای دین از همه چی از جمله نوزاد ٦ ماهش گذشت و ما اگه میخوایم راه امام رو ادامه بدیم باید دین اسلام رو زنده نگه داریم امیدوارم دخترم تو راه دین قرار گرفته وامام حسین رو الگوی خودش بدونه و همیشه خدا رو در کنارش حس کنه.نفسم در پناه حق باشی.ماچقلبماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)