آترینا عشق زندگی ماآترینا عشق زندگی ما، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره

لحظه های شیرین با تو

دختر بامزه 8 ماهه ی من

1392/9/26 13:15
نویسنده : مامان
345 بازدید
اشتراک گذاری

سلام شیرین ترین دختر دنیا,اول از همه ببخشید که گذاشتن این پست با تاخیره چون شما سرما خورده بودی و خیلی بی حوصله بودیو تا یه لحظه میذاشتمت زمین گریه میکردی شب تا صبح هم انقد سرفه میکردی که آخر هر چی شیر خورده بودی برمیگردوندی حالا بگذریم خدا رو شکر فعلا حالت خوبه ولی بغلی شدیو همش میخوای بغل باشی دیگه از دست دردو کمر درد خسته شدم ولی با یه خنده شما همه ی دردامو فراموش میکنم حالا بریم سراغ شیرین کاریات که دل همه رو برده کم کم سعی میکنی چهار دستو پا بریو دستتو بگیری بلند شدی که یه بار دستتو به میز گرفتی بلند شدی خوشت اومد رفتی باز بلند شی که دستت لیز خوردو افتادی اما تو همچنان سعی میکنی دیگه تو روروئک سرعتی میری سینه خیزت حرفه ای شده و یه دو هفته ای میشه که ماما ,دد,آبه,بابا میگی البته هنوز نمیفهمی معنیش چیه اما بیشتر دد میگی که واقعا ددری شدی تا یه آهنگ میاد سریع سرتو تکون میدیو دستاتو بالا پایین میکنی نانای میکنی سرسری میکنی و هر کی لالایی بخونه سرتو تکون میدی چون رو پا سرت تکون میخوره  وقتی این کارو میکنی انقد قیافت مظلوم میشه میخام بخورمت ,دسدسی میکنی,بای بای میکنی ووقتی الله اکبر میگیم دستاتو میذاری رو گوشتو سرتو تکون میکنی در کل واقعا عین طوطی شدی هر کاری میکنیم تکرار میکنی عشق مامان ,غریبی نمیکنی ولی با بعضیا غریبی میکنی که بعد از چند دقیقه برات عادی میشه بغله همه میریو مامان و بابا نمیشناسی مثلا رفته بودیم خونه مامان بابایی دایی مامانی اومده بود که شما از سر شب تا آخر شب بغل پسرای دایی بودیو نمیگفتی مامانم کو البته دوست دارم اجتماعی هستی چون بیشتر خونه مامانمیم به شلوغی عادت کردی خلاصه واقعا روز به روز تغییر میکنی ومن بزرگ شدنتو از رفتارات حس میکنم  و یه لحظشو به دنیا نمیدم عاشقتم کوچولوی دوست داشتتی مامان.بوس بوسقلبماچتو ادمه هم چند عکس از 8 ماهگیت میذارم.راستی یادم رفت جمعه این هفته اولین شب یلدای شماست تا بعد...بای بای

سوپراستار

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)