آترینا عشق زندگی ماآترینا عشق زندگی ما، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره

لحظه های شیرین با تو

دو رقمی شدن ماهگرد آترینا خانوم

1392/12/1 16:25
نویسنده : مامان
499 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر شیطونم ده ماهگیت مبارک جیگر مامان جان انقد بلا شدی که میخوای از دیوار راست هم بالا بری ماشاالله   هزاره ماشالا همه کارات از هم سنای خودت جلوتره فک کنم تا 2،3 هفته دیگه راه بیفتی آخه چند قدم تاتی میکنیو میای تو بغلم مامانی نمیدونی چه حالی میده که با ذوق میپری تو بغلم، مدتی میشه که دستتو به دیوار، مبلو میزوهر چیزی می‌گیری و راه میری وقتی صبح بیدار میشی تا دو ساعت انقد راه میری که من خسته میشم،خلاصه یه شیطونی هستی که نگو هر کی میبینتت میگه عین پسراس البته شما زدی رو دست هر چی پسره ،فقط از خدا میخوام بعضی موقعها که من نمیتونم جلوی آسیب رسوندن به خودتو بگیرم حفظت کنه آخه یههو سرتو میکوبی که نمیشه جلوشو گرفت خلاصه شیطون بلایی شدی که دل همرو بردی قربونت برم من.این ماه تولد نارگل کوچولو رفتیم وشما کلی کیف کردی کلی هم شیطونی فقط نمیدونم چرا همش نارگلو میکندی که من یه کم خجالت کشیدم میدونم شما هنوز نمیفهمی ولی از اینکه کسی اذیت بشه ناراحت میشم البته دیگه نزدیکه نارگل نذاشتمت آخه اون خیلی مظلومه و از خودش دفاع نمیکنه مامانی دوس دارم بزرگ شدی با همه مهربون باشی و هیچ وقت باعث ناراحتی کسی نشی. خوب بگذریم کلی کارای جدید میکنی امیدوارم مغزم یاری بده چیزیو فراموش نکنم.اول از همه انقد باهوشی که وقتی اذیت میکنی بهت اخم میکنم الکی میخندی که خندم میگیره آخه با اون دوتا دندون موشیات انقد بامزه و خوردنی میشه که میخوام غورتت بدم یه کار بامزه ی دیگه اینکه همش در حال دالی بازی کردنی سرتو کج میکنی اینورو اونور با صدای نازت میگی د (د رو میکشی)هنوز نمیتونی بگی دالی. دیگه اینکه وقتی بابا از سر کار میاد کلی ذوق میکنیو میپری تو بغلشو سرتو میزاری رو شونشو هر کاری میکنم دیگه بغل من نمیای اگه به زورم بگیرمت گریه میکنی تا یه ربع باید سرت رو شونه بابات باشه از الان بابایی هستیو مامان نمیشناسی .رقاصی شدی واسه خودت از پایینو بالا قر میدی که آدم ضعف میکنه تا آهنگ میاد شروع میکنی دیگه اینکه مثله طوطی شدی هر چی میگیم میخوای تکرار کنی کلمه هایی که میگی مثله جیزه،تاب تاب،اخه،ماما،بابا،دایی،تاتی که میگی تاتا،آب،به،دد که یه سره میگی فک کنم مثه مامانت به دد خیلی علاقه داری دیگه یادم نمیاد ،دیگه اینکه ما از دست توزندگی نداریم درای کابینتو کشوهارو باز میکنی هر چی توشه میریزی بیرون ولی فقط میریزی بیرون دریغ از سرگرم شدن منم یه سر پشت شما جمع میکنم.راستی دو روز کارگر داشتم خونه تکونی میکردم مامانی اومد فقط شما رو نگه داشت بنده خدا میخواست بره دیگه جون نداشت خدای خیرش بده اونجور که دوس داشتم خونم تمیز شد  چیزی به عید نمونده این ماه میخوام برات لباس عید بخرم .دیگه اینکه سریال کوزی گونی فقط میبینم از شبکه جم خواستم بدونی..آترینای مامان خیلی کارا میکنی ایشالا بزرگ شدی مفصل همرو برات میگم قربونت برم   مامانی اندازه تمام دنیا دوست دارم تا بعد میبوسمت.

/دو تا دندون موشیات معلومهپ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

علي
8 اسفند 92 20:00
سلام وبت قشنگ بود روزنامه ديواريمو ببين مرسي ------سلام ممنون عزیزم