آترینا عشق زندگی ماآترینا عشق زندگی ما، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره

لحظه های شیرین با تو

19 ماهگی و کنار گذاشتن پوشک

1393/8/17 16:19
نویسنده : مامان
874 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر عسل مامان باز اومدم تا از یه کار عجیبت بگم که داری با کارات میگی مامان من دارم بزرگ میشم. 

توی اینماه  اتفاقی افتاد که واقعا ناخواسته بود اول از همه بگم که شما پوست فوق العاده حساسی داری یه بار یه النگوی پلاستیکی دستت کردی فرداش همه دستت بیرون ریخت آخه به بدل خودم هم حساسیت دارم اما نه به پلاستیک خیلی برمون عجیب بود ولی دکتر گفت همونطور که هر پوشکی بهش نمیسازه بقیه چیزها هم به خاطر پوست حساسش نمیسازه اول ماه بود مثل همیشه از پوشک پریما که فقط همین پوشک بهت میسازه استفاده کردم چون بارها به خاطر حساسیت به پوشک اذیت شده بودیم پریما تنها پوشکی بود که بهت میساخت مثل همیشه 3 4 ساعت یه بار عوضت میکردم از خیلی وقت پیش هم سر لگن پی پی میکردی از دکترت پرسیده بودم گفته بود چون خودش دوست داره هیچ اشکالی نداره صبح که از خواب بیدار میشدی سر لگنت دستشویی میکردی، خلاصه یه روز صبح دیدم دوباره مثل دفعه های قبل دوباره پات بیرون ریخته دیگه واقعا خسته شدم دیگه آخه چند ماهی بود که دیگه حساسیت به پوشکت نداشتی مثل همیشه پماد ساختگی حساسیتتو با محافظ پوشک برات استفاده میکردم و زود به زود هم عوضت میکردم اما بعد از یه هفته بدتر هم شد زنگ زدم به دکترت گفت چند روزی سعی کن بازش بزاری پماد رو هم بزن اگه خوب نشد بیارش ببینم تا اینکه من صبح که سر لگن دستشویی کردی پماد برات زدم دو تا شرت و شلوار پات کردم هر یه ساعت میبردمت دستشویی سر لگنت جیش میکردی یه بار هم تو شلوارت کردی لباستو عوض کرد. یه بار رو فرش یه بار رو سنگ که گفتم آترینا بریم دستشویی جیش خلاصه یه سه روزی درگیر بودیم همش دم به دقیقه میبردنت دستشویی تو هم انگار دیگه فهمیده بودی تا میرفتیم جیش میکردی به هر کی میگفتم تا میبرمش سریع جیش میکنه باورش نمیشد خلاصه شب ها هم زیرت مشما مینداختم ولی حتی شب اول هم جیش نکردی صبح قشنگ تو دستشویی جیش کردی تا اینکه بعد سه روز پات خوب خوب شد منم یه نفسی کشیدم از بس بردمت دستشویی خسته شده بودم دیگه خواستم پوشکت کنم خوابوندمت پمادتو زدم تا خواستم پوشک کنم فرار کردی جیغ زدی گفتی ناییخوام (نمیخوام) منم با بازی به زور پوشکت کردم اولش یه کم غر زدی اما با بازی سرگرمت کردم که یادت بره، یه یه ساعتی گذشت داشتم ظرف میشستم اومدی گفتی مامان جیش اصلا باورم نمیشد فکر کردم جیش کردی اذیتت میکنه پوشکتو تا باز کردم دیدم خشکه رفتی طرف دستشویی رفتی نشستی جیش کردی به مامانم گفتم خوب بازش بزار نبرش دستشویی ببین بازم میگه بازت گذاشتم دوباره یه ساعت بعد دوباره گفتی مامان بییم جیش دوباره بردمت دیدم چند قطره تو شرتت ریخته ولی تا رفتیم جیش کردی جالبتر که ميگفتی شیر آبو بدم خودت بشوری که گفتم مامانی تو نمیتونی خیس میشی اصلا واقعا الان تو فکر این نبودم از جیش بگیرمت انگار خودت موقعشو میدونستی انقد تمیزی تا جیش میکنی میگی مامان دستم بشو (بشور) خلاصه دیگه نزاشتی پوشکت کنم البته اون سه روز اول چند باری تو شلوارت جیش کردی اما چون تو فکر خوب شدن پات بودم اصلا برام مهم نبود میگفتم فقط خوب شه یه بارم یه گوشه فرش جیش کردی که فرشو شستیم بازم باورم نمیشد از ترس اینکه جیش نکنی  تند تند  میبردنت دستشویی تو هم قشنگ همکاری میکردی تازه خوشتم میومد تا اینکه چند روز گذشت خودت اتوماتیک میای میگی مامان جیش میدوی سمت دستشویی الان که مینویسم دیگه کاملا بهت اطمینان دارم که واقعا فهمیدی حتی میتونی جیشتو نگه داری رفته بودیم بیرون ازین شورتای محافظ دار پات کردم گفتم اگه داشتی بکنی اما با اینکه گفتی جیش گفتم جیش کن انقدر اصرار کردی جیش گفتم آترینا پس نگه دار یه 5 دقیقه طول کشید بیایم خونه تا رسیدیم دویدی سمت دستشویی گفتی جیش جیش سریع بردمت دیدم شورتت خشکه خشکه نشستی جیش کردی راستی اوایل سر لگنت میشستی ولی از موقعی که دمپایی برات گذاشتم هر کاری میکنم دوست نداری دوست داری رو پات بشینی که ناراحتم میگم پاهات درد میگیره بعضی موقعها هر وقت دوست داشته باشی سر لگن میشینی و گرنه من دیگه اصرار نکردم گفتم خودت که انقد خانومی خودت بهتر میدونی چه طور راحتی راستی به هر کی میگفتم جیشتو میگی همه میگفتند وای خیلی زوده براش مشکل ساز میشه در آینده اما از دکترت پرسیدم گفت چون با میل خودش بوده هیچ مشکی نداره خودمم هنوز باورم نمیشه خلاصه ببخشید سرتو درد اوردم الان شارژ گوشیم داره تموم میشه تو یه پست دیگه از شیرین زبونیات مینویسم جیگر تا بعد میبوسمت. دوست دارم

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)